همهاش با یک غرور و شیطنت دخترانه شروع شد، اما پسر خوب نقشش را بلد بود، خوب بلد بود چگونه از عشق بگوید و دختر را تشنهی جرعهای عشق راستین کند؛ بوسهاس از سر یک دنیا احساس حبس شده و عقبگردی از سر جایگاه دونش نسبت به دختر... هر چه باشد، دختر بانوی خانه است و او پیشخدمتش.
حرفهایش، آن همه احساسش، آن توصیفات جزء به جز برای دختری جویای محبت، آن بوسه، آن نگاه
دختر گویی گمگشتهاش را یافته...
یک لحظه، تنها یک لحظه اعتماد...
و شوکی پایان ناپذیر...
چه کند؟ چه کند با سرمایه ای که دیگر ندارد؟
دیگر سخن از غرور نیست، التماس است، چه کنم؟
دیگر سخن از عشق نیست، باج خواهیست!
تو عاشق نیستی؟
عشق؟ و پوزخندی تلخ!
شوکی دوباره؟ آن همه احساس، آن همه حرف؟ چه بازیگر قهاری
تنفری پایان ناپذیر
اما چه کند؟ دختری درمانده
با تمام تنفرش، باز پناه میبرد به او...
مردهای نفرتانگیز...
Miss Julie تولید 2014 برشی از چهره ی واقعی برخی از پسران جامعه
میس جولی به نظرم همان اتفاقی بود که هر روز در کوشه و کنار اتفاق میافتد، اگر چه یک فیلم بود اما فیلمی برگرفته از دنیای واقعی
ان شاءالله همواره بتوانیم در برابر وسوسه های شیطانی خوددار باشیم... الهی آمین
[ چهارشنبه 94/2/23 ] [ 9:53 عصر ] [ ساجده ]